این روزها مایکروسافت در بحران سختی به سر میبرد. سقوط 11 درصدی در بازار سهام و ضرر 900 میلیون دلاری بر سر تبلت سرفیس RT، شرکت را از نظر تجاری و رقابتی به زانو در آورده است. حقیقت این است که بخش بزرگی از درآمد مایکروسافت تنها به فروش نسخههای گوناگون ویندوز و خدمات نرم افزاری خلاصه میشود و در زمینه تولید یا مشارکت تجاری در ساخت محصولات سخت افزاری، توفیق چندانی بدست نیامده است. در این مقاله به یکی از اصلیترین علل این موضوع خواهیم پرداخت.
باید از خود پرسید که چه بلایی بر سر مایکروسافت چند سال پیش آمده است؟ شرکتی که با معرفی ویندوز 7، آیندهای باشکوه و درخشان را در پیش رو میدید؟
دیدگاهی در بین تحلیلگران مطرح است، مبنی بر اینکه تاکید و پافشاری بیش از اندازهی مایکروسافت بر استفاده از محصولات ویندوزی به صورت لمسی معضلی است، که به شدت دست و پای شرکت را بسته است. به عبارت دیگر، ترکیبی از رابط لمسی و به موازات آن محیط دسکتاپ و استفاده از ماوس و کیبرد، نوعی تناقض آشکار است و این دو در کنار هم نمیگنجند.
دو
سال پیش که برای نخستین بار ویندوز 8 و رابط کاربری مترو در کنفرانس D9
معرفی شدند، توجه مشتریان با وعدهی ورود نوع جدیدی از ابزارهای مبتنی بر
ویندوز جلب شد، اما با لمس وجه حقیقی موضوع از نزدیک، چیزی جز سردرگمی و
عدم اطمینان بر جای نماند. مشتریان حرفهای و با سابقهای که امور کاری خود
را با استفاده از محیط پیشین و نرم افزارهای همیشگیشان به انجام
میرساندند، اکنون نمیتوانند آن طور که باید و شاید با محصولات ترکیبی
جدید ارتباط برقرار کنند.
این موضوع در شرایطی که بازار کامپیوترهای شخصی رو به نزول بوده و قشر مصرف کننده تمایل بیشتری به انواع تبلت نشان میدهد، ویندوز و کامپیوترهای مبتنی بر آن، خواسته یا ناخواسته در نبردی تنگاتنگ قرار میگیرند که همه ما میدانیم برندهی آن کیست. اغوا کردن مشتری، دیگر مانند گذشته آسان نیست و در این بازار رقابتی، بدون ارائه یک تجربه کاربری منحصر به فرد، نمیتوان مدت زیادی دوام آورد.
محصولی
مانند Yoga که ساخت شرکت Lenovo است، در دونقش متفاوت تبلت و لپتاپ ظاهر
میشود. با وجود این که شاید برخی اوقات خوب ظاهر شود اما آیا چنین
وسیلهای به مذاق مصرف کنندهی امروز خوش میآید؟ پاسخ منفی است و باید
اعتراف کرد که یوگا و امثال آن نمیتوانند دوست داشته شوند، چرا که مشتریان
به نیمی از شعار آنها یعنی صفحهی لمسی اعتنایی نمیکنند.
مشکل مایکروسافت این است که خود را در تب و تاب دیگر شرکتها گم کرده است. وقتی شما لپتاپ یا یک کامپیوتر شخصی با صفحه نمایش لمسی میخرید، به ندرت و در مواردی اندک از رابط لمسی آن استفاده خواهید کرد. چرا که سیاست گذاران و بازار یابان ردموندی نتوانستهاند چنین حس نیازی را در شما بر انگیزند. شما نمیتوانید نیاز واقعی خود به چنین امکانی را درک کنید.
آیپد
و اغلب تبلتهای پرچمدار اندرویدی، هدف مشخصی دارند و از ابتدا و به صورت
استوار، راهی هدفمند را دنبال میکند. اما محصولاتی چون سرفیس RT، شما را
در جادهی سردرگمی به پیش میبرند.
مشکل اصلی، جایی است که مایکروسافت نمیخواهد اشتباه خود را پذیرفته و به مسیر اصلی بازگردد و هنوز امید دارد که کاربران بالاخره روزی چشمهای خود را بسته و ویندوز با رابط لمسی را قبول خواهند کرد.
دست رنج بیل گیتس و شرکای وفادارش، اکنون در اختیار بالمر قرار دارد. استیوی دیگر که با وجود تمامی تغییرات و دگرگونیهایی که در سیاستها و نظام شرکت ایجاد کرده، هنوز نتوانسته آن را در مسیر درست قرار داده و به حرکت کند آن شتاب بدهد.