تکنــــــــــــــازدانلود

هک وامنیت -جوک وسرگرمی-تکنولوژی-اخبــــــار

تکنــــــــــــــازدانلود

هک وامنیت -جوک وسرگرمی-تکنولوژی-اخبــــــار

دختری که دل شیر دارد!! / تصاویر

دختری که دل شیر دارد!! / تصاویر

وقتی اسم حرفه بدلکاری به میان می‌آید ناگهان ذهن ما سراغ مردانی ورزشکار و شجاع می‌رود که تبحر زیادی در رانندگی دارند و با جسارت خاصی در نوک پیکان حوادث قرار می‌گیرند و کمتر به این نکته فکر می‌کنیم که...


وقتی اسم حرفه بدلکاری به میان می‌آید ناگهان ذهن ما سراغ مردانی ورزشکار و شجاع می‌رود که تبحر زیادی در رانندگی دارند و با جسارت خاصی در نوک پیکان حوادث قرار می‌گیرند و کمتر به این نکته فکر می‌کنیم که شاید در این میان یک دختر جوان باشد که دل شیر دارد و با شجاعت خاصی حاضر است کارهایی نظیر پرش با موتور، چپ کردن ماشین، تصادف، پرش از ارتفاع و... را انجام دهد.

دختری که دل شیر دارد!! / تصاویر

اصلا تعجب نکنید! ما در مورد مژگان صادقی حرف می‌زنیم؛ دختری بیست و دو ساله که

با عضویت در گروه خیبر، یکی از موفق‌ترین گروه‌های بدلکاری توانسته خیلی زود پله‌های ترقی را طی کند. صادقی مدتی قبل در سریال «دیوار» سیروس مقدم که اثری موفق در ژانر اکشن بود، حضور چشمگیری داشت. او پس از خدا، خودش را مدیون لطف و حمایت‌های استادش آقای فتحی می‌داند که پدرانه از او برای رسیدن به این جایگاه حمایت کرده است.

بدلکاری در ایران حرفه چندان جا افتاده‌ای نیست چه برسد یک خانم بخواهد به آن بپردازد. چطور شد به این حرفه روی آوردید؟

از کودکی به این کار بسیار علاقه‌مند بودم و چون معتقد بودم باید پایم را در جای محکم قرار دهم، پیش از ورود به این حیطه تحقیقات زیادی انجام دادم تا آگاهانه وارد شوم. همین شد که سال 87 گروه خیبر را به عنوان بهترین و فعال‌ترین گروه بدلکاری حال حاضر در ایران به من معرفی کردند و من هم از همین گروه فعالیتم را شروع کردم.

خانم‌ها به نسبت آقایان در بدلکاری محدودتر هستند یا تفاوت چندانی میان آنها احساس نمی‌شود؟

محدودیت خانم‌ها در بدلکاری این است که خیلی کم به خانم‌ها نقش بدل می‌دهند، ولی در کل به توانایی آدم برمی‌گردد. من از بچگی روی پای خودم ایستاده‌ام و همه اینها باعث شد به اینجا برسم.

دختری که دل شیر دارد!! / تصاویر

شما در سریال دیوار که مدتی قبل از تلویزیون پخش شد حضور چشمگیری در زمینه بدلکاری داشتید. تجربه کار در یک سریال اکش چطور بود؟

سیروس مقدم در عرصه سریال​سازی تواناست و بیشتر آثار او با اقبال مخاطبان مواجه می‌شود اما خب دیوار اولین تجربه ایشان در ژانر اکشن بود و آقای فتحی سرپرست گروه خیبر تمام تلاششان را به کار بستند تا حاصل کار بدلکاری، خوب و باورپذیر از آب درآید. روی هم رفته در آن کار از ده بدلکار استفاده شد که همه بجز من مرد بودند و خب این وظیفه من را به عنوان یک زن سخت‌تر می‌کرد. من در آن سریال نقش بدل یک مربی مهد را بازی می‌کردم که تصادف کرد و دوربین صحنه برخورد مربی با ماشین را با جزئیات نشان داد. برای هر چه باورپذیرتر شدن این صحنه من مجبور شدم چند بار خودم را جلوی ماشین بیندازم تا آن سکانس به آن چیزی که در ذهن آقای مقدم بود، نزدیک شود. در هر حال سریال دیوار جزو معدود سریال‌های حادثه‌ای بود که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

خیلی کم به خانم‌ها نقش بدل می‌دهند، و این محدودیت ما در بدلکاری است. من از بچگی روی پای خودم ایستاده‌ام و همه اینها باعث شد به اینجا برسم.

اگر اشتباه نکنم اولین کار تصویری شما در تلویزیون با سریال «تبریز در مه» شروع شد؟

بله، اولین کار تصویری‌ام در سریال تبریز در مه بود که سکانس‌هایی مثل درگیری با سربازها، زد و خورد، پرت شدن، زمین خوردن، کشیده شدن روی زمین و سوارکاری را کار کردم. کار بعدی‌ام در مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» بود که باید در سکانسی برای اولین بار تصادف می‌کردم. فکرش را هم نمی‌کردم روزی بتوانم این کار را انجام دهم، ولی چون خیلی علاقه داشتم به خودم گفتم تو می‌توانی. بعد از آن در یک قسمت دیگر این سریال نیز باز تصادف داشتم. برایم خیلی خوب بود که دومین کار تصویری‌ام تصادف باشد. بعد از آن در سینمایی «نامزد آمریکایی من» تصادفم بزرگ‌تر شد و یادم است سه بار با کتف راستم شیشه جلوی پراید را خرد کردم که خیلی اکشن‌تر بود و تصادف خیلی خوبی از کار درآمد. همین‌طور که جلوتر می‌رفتم، هم علاقه و هم پیشرفتم در کار بیشتر می‌شد. بعد از آن یک کار مستند برای دفاع مقدس انجام دادم که از بالای پشت بام به پایین پرت شدم. کار بعدی‌ام هم فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» بود که سوارکاری، درگیری و شمشیرزنی را ایفا کردم. در کارهای دیگری هم مانند «شیرین قناری بود»، «نیکان و بچه غول»، یک مستند برای دفاع مقدس و... هم حضور داشتم.

دختری که دل شیر دارد!! / تصاویر

خانواده‌تان مخالفتی برای حضور شما در این عرصه ندارند؟

مخالفت که نه، ولی خب مادرم اوایل خیلی می‌ترسید و برایم نگران بود. بخصوص بعد از اتفاقی که برای پیمان ابدی افتاد نگران‌تر هم شد و هر موقع که می‌خواستم سر کار بروم، مادرم نماز و دعا و قرآن می‌خواند که سالم برگردم. پس از این‌که کارهایم را می‌بیند، باورش نمی‌شود بعد از انجام این کارها هنوز زنده‌ام!

نسبت به روز اولی که می‌خواستید وارد این حرفه شوید، نگاهتان به بدلکاری تا چه حد تغییر کرده است؟

ریسک بود، آن هم از این نظر که اطلاعات کافی در مورد بازار کار بدلکاری نداشتم و فقط هیجانش را دوست داشتم و به خاطر علاقه‌ام به سمت این حیطه آمدم، ولی وقتی وارد شدم با مراجعه به درون خودم متوجه شدم می‌توانم ادامه دهم و تلاش کردم به هدفم برسم. چون خیلی علاقه داشتم فقط به علاقه‌ام فکر کرده‌ام و هیچ‌گاه به خودم نگفته‌ام که نمی‌شود و نمی‌توانم. همیشه گفته‌ام می‌شود و واقعا هم شده است. در مورد اولین کارم باید بگویم کمی ترس داشتم، ولی توکلم به خدا و اعتماد به استادم بی‌نهایت کمکم کرده است. فکر می‌کنم بزرگ‌ترین خطر را آقای فتحی متحمل شده‌اند، آن هم از این بابت که از سرمایه شخصی‌شان هزینه می‌کنند تا افراد آموزش ببینند و در آخر مشخص می‌شود آیا می‌توانند یا نمی‌توانند.


با توجه به این‌که شما در چند کار به عنوان بازیگر هم حضور داشتید. به نظرتان دانش بازیگری به کار بدلکاری کمک می‌کند؟

این هم یکی از ملزومات بدلکاری است. ما آناتومی بدنمان را در حدی می‌شناسیم که بتوانیم استفاده‌های اکشن از آن ببریم و وقتی بتوانیم در راستای بازی از آن استفاده کنیم، هم به بدلکاری خودمان کمک کرده‌ایم و هم این‌که حسی در درون ما به وجود می‌آورد که با آن حس بهتر بتوانیم کارمان را انجام دهیم. من در سکانسی اکشن، همان‌طور که حس ترس را نشان می‌دهم تا مخاطب آن را باور کند، باید شجاعت خودم را نیز حفظ کنم، طوری که بازی‌ام آنقدر شجاعانه نباشد که بیننده متوجه شود من با شجاعت دارم خودم را جلوی ماشین پرتاب می‌کنم و رعایت این دو، مرز باریکی است که فقط با دانش بازیگری میسر می‌شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.